spring

ماساژ و ورزش

spring
social
spring

ماساژ و ورزش

نکاتی برای مراقبت از خود را بیاموزید و از فرسودگی شغلی خود جلوگیری کنید

امروز پایان فرسودگی شغلی - نکاتی برای مراقبت از خود
فرسودگی شغلی حالت فرسودگی جسمی ، عاطفی و روحی ناشی از عدم توانایی ما در ادامه مقابله با محیط زیست ما در نتیجه مطالبات مداوم زندگی ما است. مرزهای محکم - همراه با هدف گذاری شخصی و حرفه ای - به دنبال تعادل زندگی ما می روند.
آیا می خواهید برای این مقاله اعتبار آموزش مداوم کسب کنید؟ بیشتر بدانید .
فرسودگی بیش از کار بیش از حد است. فرسودگی شغلی احساس خستگی شدید ، طولانی مدت و ناامیدی است که در اثر مواجهه با استرس مربوط ایجاد می شود. علائم این بیماری شامل خستگی هیجانی ، بیگانگی از فعالیت های مرتبط با شغل و کاهش عملکرد برای نامگذاری چند مورد است.
مطابق مطب کلینیک مایو ، اگر شما:
آیا در کار بدبین یا بحرانی شده اید؟
آیا خودتان را به محل کار می کشی و پس از رسیدن ، مشکل دارید؟
آیا شما تحریک پذیر یا بی تاب هستید؟
آیا شما برای تولید مثمر ثمر فاقد انرژی هستید؟
آیا از دستاوردهای خود رضایت ندارید؟
آیا از شغل خود احساس ناامیدی می کنید؟
آیا برای بهتر احساس کردن از غذا ، دارو یا الکل استفاده می کنید؟
آیا عادت خواب یا اشتهای شما تغییر کرده است؟
حجم کار یا تعداد ساعات کار در محل کار فقط یکی از عوامل مؤثر فرسودگی شغلی است. مقصر اصلی فرسودگی ، سرخوردگی و عصبانیت است که در صورت عدم کنترل ، دچار انتظارات شغلی نامشخص ، عدم حمایت اجتماعی در خارج از محل کار یا مواجهه با اختلال عملکرد در محیط کار از طریق مقادیر غلط و یا افراد اشتباه می شویم.
ناامیدی منجر به عصبانیت می شود ، که منجر به رفتار خود مخرب می شود. در حالی که کمک به یادگیری برای مدیریت استرس ، توسعه حمایت اجتماعی و ورزش منظم در مدیریت استرس که منجر به فرسودگی شغلی می شود بسیار طولانی است ، دو ابزار بزرگتر وجود دارد: یادگیری تنظیم و حفظ مرزها ، و تعیین هدف شخصی.
مرز تعریف شده است
به عنوان ماساژ درمانی ، ما در مورد مرزهایی که باید بین مشتری و خودمان - یا مرزهای حرفه ای - حفظ شود ، شنیدیم . مرزهای شخصی می تواند ایجاد و حفظ آن کمی دشوارتر باشد ، به خصوص هنگامی که ما عادت به استفاده از آنها نداریم. و نکته مهم دیگر ، وقتی افراد در زندگی ما عادت ندارند!
تعیین مرزهای شخصی فقط با گفتن "نه" شروع می شود و معنای آن را وقتی از ما خواسته می شود کاری را انجام دهیم که به ما خدمت نکند شروع می شود. در زندگی شخصی ما ، تعیین مرزها می تواند شامل درخواست چیزی باشد که از نظر عاطفی از افراد نزدیک به ما استفاده می شود ، برخورد با قلدری از کسانی که احساس می کنند راه رفتن در همه شما مناسب است ، و محدود کردن زمان با کسانی که ما را تخلیه می کنند و انرژی ما را محدود می کنند.
از نظر حرفه ای ، محدوده تنظیمات می تواند به معنای محدود کردن تعداد قرارها یا ساعاتی باشد که هر روز کار می کنیم ، مقابله با رقابت بین برندگان بین درمانگران و برخورد با مشتریانی که مشکلی از مهارت شما برای پذیرش راحت آنها ندارند.
وقتی برای اولین بار شروع به تعیین محدودیت ها و مرزهایی در مورد آنچه می خواهید برای دیگران بکنید ، آگاه باشید که عقبگرد وجود دارد و برای آن آماده می شوید. کسانی که به شما عادت کرده اند به عنوان یک doormat هستند ، طبیعتاً به شما اعتراض می کنند که ناگهان از انجام کار برای آنها امتناع ورزید و از همه نوع تاکتیک ها استفاده می کنند تا امور را به شکلی که هستند حفظ کنند - زیرا وضع موجود برای آنها کار می کند. هنگامی که اطرافیان ما شروع به عقب رانده و مرزهای شما یا حق شما برای تنظیم آنها می کنند ، زیر سوال می برند:
محدودیت های خود را توجیه نکنید. اگر درمورد مرزهای خود مشاجره کنید ، حق اقتدار کامل بر خود را از دست خواهید داد. فقط بگویید: "متأسفم ، اما امروز نمی توانم اضافه کار کنم." بزرگتر از مال شما شما یک فرد بالغ هستید و حق دارید تصمیم بگیرید که امروز می توانید یا نمی توانید امروز دیر بمانید.
تعهد کنید تا نیازهای خود را در اولویت قرار دهید. به ویژه زنان تمایل دارند که مراقبت از سایر موارد خود را انجام دهند (ویزیت پزشک و تمرین) تا بتوانند از همه افراد مراقبت کنند. این پایدار نیست.
با مردان خارج از میدان صحبت کنید. روابطی را با مردانی ایجاد کنید که در "مشاغل کمک کننده" فعالیت نمی کنند. هیچ چیز چشم شما را به سمت مرزهای پاک و محکم مانند مردان موفق در زمینه های مردسالار باز نمی کند. نمی توان به اندازه کافی تأکید کرد که چقدر روشنگرانه است که صحبت با یک تاجر کارگر یا یک مدیر اجرایی سطح متوسط ​​و بالاتر را روشن کند. نگرش ها و دیدگاه های آنها افراط و مرزهای مشخص را نشان می دهد!
تنظیم اهداف شخصی
عامل مهم دیگر که در فرسودگی شغلی وجود دارد عدم جهت گیری است. اگر نمی دانید کجا سرپرستی کرده اید یا تلاش می کنید چه کاری انجام دهید ، پس چگونه می توانید بدانید که باید چه کاری انجام دهید؟ و اگر فرد متبحر باشید ، بدون شک فرد محور و راهنمایی تر به شما می گوید! هنگامی که شما هیچ جهت و هدفی ندارید ، بسیار آسان است که بتوانید جریانهای انرژی اطرافیان ما ، چه در محل کار ، و چه در خانه را تحت فشار قرار دهید.
از خودتان چند سوال بپرسید:
چگونه می خواهید زندگی خود را زندگی کنید؟
روابط خود را مرور کنید. کدام یک را می خواهید حفظ کنید؟ کدام می تواند برود؟ و کدام کار نیاز دارد؟
چی تو رو خوشحال میکنه؟
در شغل خود می خواهید که چیزی را انجام دهید؟
اهداف مشخصی را در هر زمینه از زندگی خود تعیین کنید. سپس ، تقویم ماه گذشته را بررسی کنید. آیا اقدامات شما مطابق با اهداف و رویاهای شماست؟ آیا کارهایی که هر ماه برای انجام آن وقت صرف می کنید مطابق با آنچه می خواهید انجام دهید وجود دارد؟ اگر چنین نیست ، چرا شما مطابق با خواسته های خود زندگی نمی کنید؟
همه ما مرتباً گناهکار هستیم. تقریباً هیچ کس به اندازه کافی قوی نیست که 100٪ رانندگی کند ، 100٪ زمان. اما وقتی متوجه می شویم که در آن زندگی می کنیم ، یا فرسوده می شویم - زمان آن است که قدم بگذاریم و ارزیابی کنیم که چگونه به آنجا رسیدیم. مراقبت از خود دقیقاً همین است ، مراقبت از خود شخص. با برنامه ریز بودن در برنامه ریزی شغل و برنامه ریزی زندگی ، مسئولیت خودمان را بر عهده می گیریم و احساسات خود را دوباره کشف می کنیم

(0) نظر
X